چله ی آه
پنجشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۳، ۰۲:۱۵ ب.ظ
گذرم از نگه یار نیامد..
دل من راه نیامد که نیامد.
گفته بودم اربعین، راه ، زیارت
آمدی و دل من راه نیامد
من که از اول عمرم زائر چشم تو بودم
کربلا آمد و اما ره من باز نیامد
زائران پای پیاده ،سفر کرب و بلا آه دل من
آمد این عمر گران مایه به سر ،خبر از یار نیامد
بار الهی عمر این عاشق خسته به سر آمد
اربعین پای پیاده سفر کرب و بلا باز نیامد...
(سیده سما)
پانوشت:
1)من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندارم...تو می روی به سلامت،سلام ما برسانی
2)با تمام وجود گناه کردیم.نه نعمت هایش را گرفت نه گناه ما را فاش کرد.اگر اطاعتش کنیم چه می کند..؟
3)آدم وقتی قصه ی تو را شنید آدم شد..! باید خودم را به روضه ی حسین برسانم..دلم می خواهد آدم بشوم..!
4)دریافت
۹۳/۰۹/۱۳
نائب الزیاره هستم
حلال کنید