گیومه

الیس الله بکاف عبده ؟!

گیومه

الیس الله بکاف عبده ؟!

گیومه

قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ

"ای بندگان من که بر زیان خویش اسراف کرده اید ، از رحمت خدا مایوس ، مشوید زیرا خدا همه گناهان را می آمرزد اوست آمرزنده و مهربان"

سلام
آیه ی قشنگی هست.معنی شو گذاشتم تو گیومه...تفسیرشو باید میزاشتم تو پرانتز..که تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف...
ودر پایان مینویسم از آیت الله بهجت(رضوان خدا بر او باد):

"ما آمده‌ایم زندگی کنیم تا قیمت پیدا کنیم

نه اینکه

به هر قیمتی زندگی کنیم!"

پیوندها

Making MusiC

کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست

دوشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۳، ۰۱:۲۰ ق.ظ
گاهی به این فکر می کنم که 
چرا فکر می کنم زندگی م در این دنیا جاودانه است.!
و آیا بقیه هم مثل من فکر می کنند..؟

در این دنیا با اختلاف های بسیار قوی میان آدم هاش
یک اشتراک بسیار قوی وجود داره...
و اون اینه ماها هیچ کدوم جاودانه نیستیم در این دنیا.

روزی بدون اینکه منتظرش باشیم
خواهیم رفت..

اون جا قراره چی بگیم؟ بگیم مثلا ما آمادگی شو نداشتیم..
یا مثلا دوست داریم تا بار دیگر برگردیم.؟

چه خوب می شد همه همه می فهمیدن که خواهند رفت.
اون وقت هرس کم تری می خوردند و
دنیا خیلی قشنگ تر می شد.

کاش یکم به یادمون بیاد ما همه مسافر هستیم.


پانوشت:
1 می گویند پسری در خانه خیلی شلوغ کرده بود. وقتی پدرش آمد، مادرش شکایت او را به پدرش کرد. پدر که  خستگی و ناراحتی بیرون را هم داشت شلاق را برداشت. پسر دید که اوضاع خیلی خراب است و همه ی درها بسته است. وقتی پدر  شلاق را بالا برد پسر دید که کجا فرار کند؟ راه فراری ندارد، خود را به سینه ی پدر چسباند...شلاق هم از دست پدر شل شد و افتاد.(شما هم هر وقت دیدید اوضاع بی ریخته، به سوی خدا فرار کنید) (حاج اسماعیل دولابی)
2 من به قد قامت یاران نرسیدم ای کاش...لااقل رکعت آخر به جماعت برسم
3 اللهم اغفر لی الذنوب التی تغیر النعم(خدایا بیامرز برایم آن گناهانی را که نعمت ها را تغییرمی دهند). اللهم اغفر لی الذنوب التی تحبس الدعا(خدایا بیامرز برایم آن گناهانی را که از اجابت دعا جلوگیری می کنند).
4میگم ی وقت بد نباشه نزدیک 1200 سال است که مردی منتظر 313 نفر است؟
5 التماس دعای ظهور و باران... 

موافقین ۱۱ مخالفین ۰ ۹۳/۱۱/۲۰
سیده سما

نظرات  (۴۷)

۲۰ بهمن ۹۳ ، ۰۸:۳۶ توحید مکرم
سلام
مطلبِ خیلی خوبی بود ... ممنون پانوشت ها جــــالـــب بود 
پاسخ:
سلام.
متشکرم.
جداً راست گفتی... میگم یه وقت بد نباشه پیدا شدن 313 تا مرد 1200 سال طول کشیده...
سلام.....
دیر یا زود باید گذاشت و گذشت....

ممنون از این مطلب....
پاسخ:
سلام.
متشکرم..
بله باید گذشت...
۲۰ بهمن ۹۳ ، ۲۰:۵۴ ** فرکانس **
سلام...و چه خوش است این فکرها...

الهی همه گویند خدا کو و حسن گوید جز خدا کو...

الهی همه کو کو کنند و حسن هو هو...

و این دو جمله همان اشتراک بسیار قوی بین ما آدم هست...

زیبا یود...
پاسخ:
سلام ممنونم.
آیت الله حسن زاده ی آملی بسیار زیبا نوشتن.
ممنونم بابت یادآوری این.دو.جمله ی ناب.
سلام
ما به معناى حقیقى کلمه به آزادى و وجود آن معتقدیم؛ منتها آزادى یک مسئله است؛ عدم مدیریت، عدم نظارت و عدم دقت در آنچه مى‏گذرد، مسئله‏ى دیگرى است.
<<رهبر معظم انقلاب اسلامی>>

بروزیم با مطلب ""انقلاب معنوی"" شما هم دعوتید.

۲۱ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۵۲ وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
چه پی نوشتهای سخت و البته تلخی...

پاسخ:
تلخ و سخت..شاید.
۲۱ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۵۵ مهدی شریفی
... و مقرٌ بذنوب وکیف حیلتی یا ستار العیوب ... (بخشی از دعای صباح)
پای اصولمم لنگ می زند
از قدیم گفتن مرگ (غ) همسایه (غ)گازه

سیب سرخی سر نیزه است دعا کن من نیز
این چنین کال نمانم به شهادت برسم...
پاسخ:
انشاالله
۲۳ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۰۶ ** فرکانس **
البته چون نام حسن در جملات بود گفتیم که دیگر دوستان خودشان متوجه اند...به همین دلیل نام علامه را نیاوردیم...
پاسخ:
بله.ممنونم.
۲۵ بهمن ۹۳ ، ۱۲:۰۰ مهدی شریفی
سلام و عرض ادب و درود
عارضم خدمت با سعادت  همراه مجازی خویش که با ولنتاین ایرانی به روزم
منتظر حضور شما هستم

حاج قاسم تخیلی نسازید...نکته ای که امروزه به شدت آزاردهنده شده اینه که عده ای با جَو زدگی تمام شروع به گفتن داستانهای خیالی از شخصیت قاسم سلیمانی (فرمانده سپاه قدس) منتشر میکنند که در مرحله اول بسیار شگفت انگیز و شاید هم با اشک شوق ما همراه باشه اما ته و توی ماجرا رو که در میاورید، چیزی جز افکار چند جوان جو زده نیست و هیچ منبع رسمی نداره، و تنها در چند سایت و وبلاگ شخصی یافت میشه، نه در سایت های خبری و رسمی! دوستان عزیز! لطفاً شخصیت سردار سلیمانی رو همانگونه که هست به مردم معرفی کنید، چه اصراری دارین سردار سلیمانی رو با داستانهای تخیلی اثبات کنین! امیدوارم با این کامنت احساسی برخورد نکنید و اول برید تحقیق کنید، ببینید منبع رسمی پیدا میکنید یا نه، سایت ها و وبلاگهای شخصی، منبع رسمی نیستند، یا علی

۲۷ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۳۴ میلاد فرضی زاده
پی نوشت ها حقیقتا حالمون رو عوض کرد
دستتون درد نکنه
پاسخ:
متشکرم.
۲۸ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۴۱ مهدی شریفی
با گل فروش به روزم
۰۱ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۵۹ مهدی شریفی
ممنون به خاطر پست تازه تون
پاسخ:
خواهش می کنم.
سلام
وب زیبایی داری....
خوشحال میشم به وب من هم سر بزنی....
اگه با تبادل لینک موافق بودی نظر بذار.
۰۳ اسفند ۹۳ ، ۲۱:۰۱ مهدی شریفی
چند خطی نوشتم صبح
و عشا گذاشتمش رو میم شین
وقت داشتید مسرورم کنید
البته خیلی دوست دارم نقد بشنوم
نور در خانه ی ابری
سلام...

آیه ی اولین پست شما خیلی کلیدی و مهم و آرام کننده است...

این آیه را باید در سینه حک کرد ...تا هر وقت کمی احساس خستگی کردیم ...یک نیم نگاه بدان بیاندازیم...

ممنون از این نوشته...


روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم....
این دنیا برای گذاشتن و رفتنه ...

یاران به بسم الله گفتن رد شدند از رود
من ختم قران کردم و مغلوب گردابم ...

سلام
تبریک ولادت بی بی

دعامون کنید
۰۵ اسفند ۹۳ ، ۲۱:۲۹ مهدی شریفی
کمی گریه نوشتم
تشریف بیارید خوشحال می شم اشک بریزید
۰۷ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۵۶ مهدی شریفی
رنگ سال را انتخاب کردم
تشریف بیارید
تا همرنگ بشیم
۰۷ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۵۱ باران نم نم...
اللهم عجل لولیک الفرج
چقدر دلم آغوش خدا رو می خواد؟!!!
۰۸ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۴۶ مهدی شریفی
برای ام البکاء صفحه کلید را اذیت کردم
شد پنج خط
حالا شما به پنجه تان رنجشی عنایت کنید و به نوشته ی حقیر لطفی
در انتظار حضور پررنگ صبغة اللهی شما هستم

۰۸ اسفند ۹۳ ، ۱۴:۳۰ سید محمد میرهاشمی
سلام
وب زیبایی داری....
خوشحال میشم به وب من هم سر بزنی....
اگه با تبادل لینک موافق بودی نظر بذار.
۰۸ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۰۷ علی رسولان
چ بیت مفرد زیبایی
۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۴۱ مهدی شریفی
فهمیده ام حریصم
حالم دیدنی شده، خواستید ببینید حالم را
بیایید به mimshin.blog.ir
۱۰ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۳۱ مهدی شریفی
یکی از نشانه های آخرالزمان را رونمایی کردم
۱۱ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۱۷ محمد مهدی علیزاده
سلام !
وقت بخیر !
بروزیم با
دانلود سخنرانی استاد عالی ( بندگی و گناه ) !
۱۱ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۵۲ مهدی شریفی
سلام
از امروز تا شهادت حضرت زهرا (شهادت دوم) هر روز مطلبی از این مادر مکرمه رأس ساعت 08:08 صبح نوشته می شه و قرار داده می شه
دیگه جداگونه دعوتتون نمی کنم.
تشریف بیارید و از نظرات وانتقادات و پیشنهادتون بنده رو محروم نکنید
ضمناً اگه دوست داشتید به اونایی که دوست دارید اطلاع بدید
همین
یازهرا

۱۲ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۱۰ مهدی شریفی
سلام
تا شهادت دوم 08:08 با پست های مارانه به روزم
حتماً هر روز سر بزنید
مطلب امروز: به یاد قدیم جمله سازی کرده ام


این چند خطر هم بنا به حال امروز:
به گزارش خبرگزاری مادر نیوز
حال حضرت صدیقه رو به بهبود گزارش شده
گزارش ها حاکی از بهبودی نسبی حال ایشان دارد
گفتنی است ایشان ب شخصه در را برای همسرشان گشودند
ضمناً منبعی آگاه اعلام کرد که این بانوی مکرمه امروز به پخت نان مشغول خواهند بود
التماس دعا
دعا کنید که دعای مادر نگیرد

تشکر از سوزستان که ایده ی این خبر از آنجاست
۱۳ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۲۴ مهدی شریفی
با طنین اذان بلال صفحه ام گریه دار شده
لطفاً
حضرت زهرا سلام الله علیها :
هر که خداوند را بی پیرایه عبادت کند ، خداوند برتین مصلحتش را نثار او می‌کند.
بحار الانوار - ج 70 - 249


سلام علیکم مومن
شهادت حضرتش تسلیت باد
لطفا بنده را دعا کنید
عاقبتتون بخیر به حق حضرت ابوتراب
۱۴ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۲۹ مهدی شریفی
در جوار شهدا بودن را به قلم کشیدم
شما هم با مرکّب اشکتان تشریف بیارید
فقط آرام
میم شین
۱۵ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۲۷ مهدی شریفی
تقصیر من نبود
ولی به هر حال روضه ی باز نوشتم
به این باغ سوخته سر بزنید
۱۶ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۰۶ مهدی شریفی
سلام
آغازین روز هفته همساز با ساز شما، ان شاء الله
طبق عادت این روزها مطلبی از زهرای مرضیه نگاشته شده
البته امروز کمی تفاوت داره
قطره ای از فضائل حضرت زهرا، و شرح یکی از خطبه های حضرت امیر
به هر حال زخمتش رو به گوشتون بدید
به قول یکی از دوستان گوش رنجه کنید البته بعد ار قدم رنجه تون
یا علی
۱۷ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۴۶ مهدی شریفی
سلام.
این دفعه سوال پرسیدم
اگه تشریف بیارید و جواب بدید من هم با قوت بیشتری ادامه می دم

۲۰ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۱۵ مهدی شریفی
سلام
دیروز نوشتم محدثه
امروز نوشتم محدثه
فرقشان یک کسره و فتحه است
تشریف بیارید
۲۱ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۵۶ مهدی شریفی
سلام
من که خیلی ناراحتم از این که شهادت حضرت زهرا برسه و دیگه نتونم این طور بنویسم
(نکن ای صبح طلوع)
امروز هم مطلب معرفتیِ
تشریف بیارید
با سلام دوست و همکار گرامی آدرس وبلاگ شما در بخش پیوندهای وبلاگ نویسان استان آذربایجان غربی درج گردید
لطفا ما رو با نام حرف رک لینک نموده و به ما اطلاع دهید .
در صورت نوشتن مطلب زیبا و مهم به ما خبر دهید تا در مرجع وبلاگ نویسان استان آذربایجان غربی درج گردد
یا علی
۲۲ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۴۸ مهدی شریفی
سلام
قرار است اشک نوشته ها را درآورم
و امروز اشک لبخند را درآوردم.
لطفاً پرده ی اولش را امروز چشم رنجه کنید
۲۳ اسفند ۹۳ ، ۰۸:۵۱ مهدی شریفی
سلام
پرده ی دوم از لبخند مادرم را کشیدم
لطفاً اشک باران کنید میم شین را

(شاید این صحنه ی زندگی مادر اولین صحنه ای از مادرِ که تو ذهنم نقش بسته و مونده)
۲۴ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۰۶ مهدی شریفی
سلام.
با یای نسبت صورتی نوشتم
منتظر حضور شما، من

۲۵ اسفند ۹۳ ، ۱۴:۰۱ مهدی شریفی
سلام
مطبلم از کفم رفت
درخواستی از شما دارم
بیایید و خواسته ام را اجابت کنید
لطفاً اشکتان رو همراه خود بیاورید
۲۶ اسفند ۹۳ ، ۰۸:۴۱ مهدی شریفی
سلام
نماز در سر هجده ساله هم شکسته می شود؟
منتظر حضور شما هستم

(عمر نوشته های فاطمی م داره سر می رسه، دعا کنید دعای مادر نگیره)
۲۷ اسفند ۹۳ ، ۰۸:۵۰ مهدی شریفی
سلام.
وقتی به روزهای پایانی نزدیک می شویم
خودت بیا و ببین...
مؤمن با سلاح بیا
(سلاح مؤمن اشک اوست)
(سلاح مؤمن دعای اوست)
۲۸ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۲۶ مهدی شریفی
سلام
ریاضی به کمک اشکم آمده
ریاضت بکشید و به میم شین بیاید و با نوشته ی ریاضی گونه م کمی اشکتان را رها کنید

(تو مادرا مهربون تر مادر حسینِ
شفیع ما روز محشر مادر حسینِ)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی